ابداًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد داً، بههیچوجه، اصلاً، هیچ، هیچوقت، هیچگاه، هرگز هیچجور، هیچرقم، هیچگونه اصلاوابدا(اصلاًوابداً)، مطلقاً (مطلقا)، معاذالله، نَه
مارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل خزنده، اژدها، افعی ماربچه، مارماهی زنگی، جعفری، کبرا، کفچهمار هندی، عینکی، اژدرمار (ماربوآ ) مارمولک، سوسمار، خزندگان کِرْم [خزنده] مارِ نیرنگ، فر
پرتابهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت موشک، توپ، راکت، اژدر، گلوله، مهمات فلاخن، سنگ دستگاه ایجاد فشار، کمپرسور 198 ◄منقبضکننده
فنون کُشتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ون کُشتی فن، داو، کار، بند، مایه، بدل سرشاخ، بارانداز، فتیله پیچ، کُنده، پل، سرانداز، زیر گرفتن، درو، بزکش، سگبند، مخالف، قوچ
کشتی جنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ناو جنگی، رزمناو، ناوشکن، ناوچه، قایق توپدار، ناو هواپیمابر، مینجمعکن، اژدرانداز، اژدرافکن