آچارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ار پیچگوشتی، آچار دوسو، آچار چهارسو، آچار افاف، آچار فرانسه، آچار زنجیری (تسمهای، شلاقی،تَخت، آلن، ششگوش، رینگی) انبرقفلی، انبرکلاغی، انب
تعمیر و نگهداری خودرو: آچارکشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت گهداری خودرو: آچارکشی، اتوسرویس، بالا گذاشتن، بالانس چرخ، بادگیری، آهنگری، میزانفرمان، بالانس چرخ
آچارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ار پیچگوشتی، آچار دوسو، آچار چهارسو، آچار افاف، آچار فرانسه، آچار زنجیری (تسمهای، شلاقی،تَخت، آلن، ششگوش، رینگی) انبرقفلی، انبرکلاغی، انب
تعمیر و نگهداری خودرو: آچارکشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت گهداری خودرو: آچارکشی، اتوسرویس، بالا گذاشتن، بالانس چرخ، بادگیری، آهنگری، میزانفرمان، بالانس چرخ
متوقف کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ف کردن، ایست دادن، راه رابستن آچمز کردن جلوگیری کردن، نگاه داشتن، بازداشتن وقفه ایجاد کردن ◄ متوقف کردن ازحرکت بازداشتن، متوقف کردن