مقدار کمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ر کم، کمی، مقدار محدود خلاصه، منتخب پشیز، چیز جزیی، چیز سبک یک ذره، یک گاز، یک لقمه، یک مثقال، یک غاز، سرِناخن، یک پشتِ ناخن، اپسیلون، جزء مثقال، نخ
ریزیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ی، ذرهای بودن چیز ریز، سرسوزن، اتم، قطره، پودر، ذره، نقطه، چیزکوچک، نازُکه، اپسیلون، مقدار کم
چیزجزییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زجزیی چیز کم بها، پشیز، پول سیاه، غاز، قاز، مبلغ ناچیز، اندک، پاپاسی، پول خرد، پنی، فلس باد هوا چیزهای نادرست و بیهوده و بهدردنخور، آشغال،
مواد آلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، ترکیبهای آلی، انیدریدکربنیک، اوره، هورمون، استروژن، هیستامین کربن، ئیدروکربن (هیدروکربن) سیرشده، سیرنشده، متان، بوتان، ئیدروکربنهای حلقوی، ترک
سوختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ب، ذغال، نفت، نفتسفید، نفت کوره، گاز، گاز طبیعی مایعشده، بنزین، زغالسنگ، اورانیوم، استیلن، اِتان سوخت فسیلی، هستهای، طبیعی، خورشیدی