بینظمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم م، مغشوش، متشنج، متلاطم آلاپلنگی، نابهسامان، شیرتوشیر، پرهرجومرج، بیقانون [فرد نامنظم:] نامنظم▼
خالدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دار، لکهدار، ککمکی خدشهدار، مخدوش، خطخورده خالخالی، نقطهنقطه، آلاپلنگی خطچین، نقطهچین، هاشور
بازی کودکانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی طناببازی، بالا بلندی، کش بازی، لی لی، الک دولک، جفتک چارکش، سرسرهبازی، عروسک بازی، گُل یا پوچ، یکقلدوقل، آببازی، آسیا بچرخ، آفتاب مهتاب،
وسیلۀ بازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی چه، لعبت، عروسک، باربی، عروسک خیمهشببازی، تیله، توپ، مدیسینبال (مدیسنبال)، بادکنک، بادبادک، فرفره، بادبر، بُل، بجول، قاپ، الک، الاکلنگ،
تابلوی نقاشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نقاشی، پرده نقاشی، نقاشی، تصویر، نقاشی دیواری، مرقع طرح، عکس، رسم، پسزمینه، پلان، طرح کلی، خطوط اصلی، خطوط کلی، اسکلت