اغلبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان غلب، غالباً، خیلی اوقات، اکثرا ً، بیشتر، بیشتر اوقات بارها، بهدفعات، بهکرات، مکرراً، کراراً
بهندرتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ، کم، گاهی، گاه وبیگاه، درفواصل زیاد، گهگاه، گاهی اوقات، بعضی اوقات، هرازگاهی، بعضاً، ندرتاً، هرازگاه بهطور اتفاقی، اینجاوآنجا، متناوباً، سال بهسا
تدریجاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ً، بهتدریج، بهمرور، کمکم، اندکاندک درحال نقصان، کمتروکمتر گاهی، بعضی اوقات، هرازگاه
مجالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه فرصت، فراغت، تفریح، اوقات فراغت، وقت آزاد، تعطیلی، مرخصی، بازنشستگی، بیکاری، عدم فعالیت نبود عجله، آسایش، استراحت سرگرمی، ورزش امکان، میدا