موسیقی: آهنگسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی سیقی: آهنگسازی، نوازندگی، [موسیقی‌دان413]، مطربی، آوازخوانی، رامش، خنیاگری موسیقی سنتی، کلاسیک، مجلسی، آهنگ، موسیقی آوازی▼ باله، اپرا جاز، بلوز،
نیست انگاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود اشتن، بر یخ نوشتن (نگاشتن) چیزی، بیهوده تلقی کردن، عبث دانستن، کأن‌لم‌یکندانستن، نیست انگاشتن، هیچ دانستن
موسیقی: آهنگسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی سیقی: آهنگسازی، نوازندگی، [موسیقی‌دان413]، مطربی، آوازخوانی، رامش، خنیاگری موسیقی سنتی، کلاسیک، مجلسی، آهنگ، موسیقی آوازی▼ باله، اپرا جاز، بلوز،
ملودیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ملودی، آهنگین بودن، خوش‌آهنگی، موسیقی آوای دلپذیر، نغمه، لحن، الحان موسیقی، آواز خوش، نوا، ترجیعات روح‌نواز ساز، موسیقی آوا، آهنگ، ترانه، آواز،
خوشآهنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ش‌آهنگ، هموار، آهنگین، آوازی، شیرین، ملودیایی، ملودیک دل‌انگیز، دلنشین، دلچسب، خوشایند، تَر، مطبوع ◄ خوب
سرودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دن، سراییدن، آهنگساختن، آهنگسازی کردن، تنظیم کردن، ساختن، آفریدن، تولید کردن تألیف کردن، نوشتن شعر گفتن
