آنالیز کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] آنالیز کردن، بخش کردن، صرف کردن
جداسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت زی، انفصال، فک، انقطاع تفکیک، انفکاک، دستچین انتزاع رهایی، آزادسازی انزوا، گوشهگیری تحریم، بایکوت طرد، دفع تصفیه، تقطیر تفریق مصادره جابهجایی، انت
عزلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام اخراج، انفصال، برکناری، تنزل رتبه، طرد، دفع پاکسازی، ریزش، تعدیل نیرو، خاتمه خدمت تغییر عقیده
جداییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ق، هجر، مهاجرت، هجران، فراق، غربت، غریبی، بُعد مسافت، دوری، فاصله تباین، دوگانگی، اختلاف، نفاق متارکه، طلاق، بیوگی انفصال، جداسازی▲ مفارقت
طردفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اخراج، حذف، بیرونگذاشتن تبعید، نفی بلد، محرومیت، خلع ید، مصادره عزل، اخراج، انفصال مطرود بودن، اجتماعی نبودن، انزوا، گوشه گیری تصفیه، پاکسازی، گزینش
آزادسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام آزادسازی، آزادی، رهایی، ترخیص، خلاص تبرئه، پاکسازی پدیدارسازی، استخراج، جداسازی مقرراتزدایی آسودگی، خلاص، تسکین آزاد شدن، انفصال، مرخص