انسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ر، آدمی، اشرفمخلوقات، آدم، حوا، انس، آدمیزاده، آدمیزاد، آدمی، آدم، ابوالبشر، آفریده، ابنایبشر عبد، بنده مردم، مردمی، ناس، خلق، خلایق، بنیبشر،
انسان ضعیففرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ضعیف، بیمار، مریض، شخصبیمار بیچاره، آدم بدشانس نوزاد، جوان ضعیفالنفس، آدم ترسو دردانه، عزیز مصیبتزده مظلوم، بازیچۀ دست، آدم ساده
انسان والافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات والا، انسان نمونه، ابرمرد، آدم نازنین، شخص فرشتهخو، شخص نیکسیرت، شخص شریف، مرد خوب، امام، نمونۀ کمال مصطفی، پیامبر علی (ع)، مولیالموحدین پیر،
بدن انسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، تن، پیکر، آغوش، ارگانیسم، هیکل، قواره، اندام، قدوقواره، بالا، قدوبالا، قدوقامت جان، روح کالبدشناسی، علوم پزشکی، اندام، ماهیچه، مفصل، عضله قامت
پرهیزگارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات گار، پرهیزکار، باتقوا، عفیف، پاکدامن، پارسا، وارسته، بهحق، عادل، شریف مسیحایی، باوجدان، بامعرفت، انسان موظف قدیس، خداشناس، مؤمن خداترس
شریففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات رجمند، بزرگوار، آبرومند، اصیل، نجیب، حلالزاده، خانوادهدار، بااصلونسب، درستکار، امین، درست، عفیف، مؤمن، متقی، باتقوا باوجدان، بامعرفت، عادل، آ
دهشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی دن، اعطا، انتقال، ارسال، ادا، اهدا، واگذاری، مصالحه، تسلیم، تقدیم، اجابت بخشش، احسان، عطا، داد، هبه، صلح، اعانه، انفاق، فداکاری، لطف ◄ ذینفع
انسان والافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات والا، انسان نمونه، ابرمرد، آدم نازنین، شخص فرشتهخو، شخص نیکسیرت، شخص شریف، مرد خوب، امام، نمونۀ کمال مصطفی، پیامبر علی (ع)، مولیالموحدین پیر،
کم آوردن [انسان]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت کم آوردن [انسان]، نرسیدن، کم داشتن، نقص داشتن کمبود داشتن، نیاز داشتن زمان کم آوردن، عقب ماندن، دیر بودن کسر آوردن بُرد نداشتن، بُرد کافی(لازم) را ن