رنج بردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، کشیدن، بردن، تحملکردن، آفتاب خوردن، آه ازدل برآوردن، آه کشیدن، اظهار ناراحتی (درد ...) کردن، اضطراب داشتن، باک داشتن، پژمردن، مردن، دچار س
افسردگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، اندوه، ملال، ملالت، دلگرفتگی، غبارخاطر، آزردگی خاطر، دلشکستگی، دلسردی، دلتنگی، نامرادی، نومیدی غم غربت، نوستالژی، یادآوری خاطرات رنجش
شیونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی به، زاری، تضرع، سوگواری، نماز وحشت، الفاتحه (فاتحه) گریه، مویه، ناله، ضجه، هقهق، هلهله، ناله و فریاد، فغان و شیون بلند، غیه اشک، سرشک، خونا
بیشترینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ، اکثریت، توده، انبوه، قسمت عمده، بیشینه اکثریتنسبی، اکثریت مطلق، اکثریت قریببهاتفاق
پُرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت لبریز، مملو، سرشار، لبالب، غنی، مالامال، انبوه، آکنده، مشحون، فراوان، وافر تکمیل، کامل▲ اشباعشده، سیر، مغروق، غرقه جاری، بیامان، یکریز، مداوم، پر