اتفاقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] اتفاقی، راندوم، شانسی تصادفی کاتورهای، بیدلیل، بیسبب▼ نامعین، توضیحناپذیر، جبری ناگهانی، ناآگاه آماری
اجتماعی نبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی اجتماعی نبودن، خجالتی بودن، اجتناب، کمحرفی، مردمگریزی تجرد خجالت، شرم
اجتماعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی خوشمشرب، دلجو، خوشبرخورد، معاشرتی، انسگیر، برونگرا، غریبنواز، مجلسآرا[ی]، مجلسافروز، مردمدار، مهماننواز، مستقبل، مهربان
اجتماعی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی تماعی بودن، آمیختن، خونگرمبودن، گرم جوشیدن، معاشرتی بودن، دور هم جمع شدن، عیاشی کردن راحت بودن، مهربان بودن آشنا کردن، معرفی کردن، الفت
گروه اجتماعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی امت، خلق، ملت▼، عامه، عامۀ مردم، جامعه، جماعت، آحاد، افراد، کسان، عالمیان، عالم، گروه، خانواده، حزب، نسل نژاد، نسب
اکتسابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی کسب، تکاثر، تحصیل درآمد، امرار معاش، ایجاد درآمد، گذران، ارتزاق، انتفاع، بهرهبرداری، تحصیل، بُرد انباشت، تکاثر، استثمار، افزایش سرمایه▼، ثر
بیجوهریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ] بیجوهری، بیاساسی، عدم مجازی بودن، مجرد بودن، انتزاعی بودن، معنویت هیچ، صفر هوا، سَبُکی سطحی بودن، کم عمقی خلاء احمقانه بودن، امر محال بی ربطی، ف
غیرمادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام ادی، اخروی، ذهنی، مجرد، آرمانی، آبستره، انتزاعی، اعتباری، فکری افلاکی، غیرزمینی، معنوی، لاهوتی شبحوار، مصنوعی
مفهومیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ] مفهومی، نظری، عقیدتی ایدهآل مجرد، انتزاعی، تئوریک، اعتباری، فرضی
فایدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ده، سودمندی، خاصیت، مطلوبیت، نفع، سود، فیض، انتفاع خواص، خاصیت، اثر، اهمیت، تاثیر استعمال، کاربرد، مصرف، استفاده، غنیمت، وسیله بودن، مناسبت ح