استفادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فاده، کاربرد، استعمال، مصرف، بهرهگیری، برخورداری، تمتع، کامگیری حقاستفاده، تصرف، مالکیت بهرهبرداری، استحصال، استثمار، استخدام، بهکارگیری
استفادهکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ستفادهکردن، بهکار بردن، استعمال کردن، مصرف کردن، بهکارگرفتن چیزی، آزمودن ورزش دادن استثمار کردن اشغال کردن صرف کردن، خوردن یاری خواستن، پنا
استفادهنشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی دهنشده، نو، آکبند، دست اول، پستایی، اضافی، یدکی، خالی، بکر، تازه
استفادهنکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فادهنکردن، بدون چیزی سرکردن، امساک کردن، چشم پوشیدناز، اجتناب کردن، صرفنظر کردن، پرهیز کردن، پرهیزیدن نگهداری نکردن استفاده نشدن، ماندن، مصرف
سوء استفاده کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ل] سوء استفاده کردن، بد بهکار بردن بدرفتاری کردن، استثمارکردن، خون کسی را خوردن (مکیدن)، بهبازیچه گرفتن، اسباب دست کردن هم ازآخور و هم ازتو
دفاعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دفاع، پاتک، مدافعه، پناه، پاس عقبنشینی یارگیری التجا مقاومت، انتفاضه، جنبش سیاسی، انقلاب
انقلابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ، قیام، تغییرات ریشهای، تغییر اساسی، جهش، تحول، دگرگونی، تکامل، گردش اوضاع، گردش، چرخش اخلال، بیخکنی، امحا آشوب، شورش، طغیان، فتنه، غائله، یاغیگر
استفادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فاده، کاربرد، استعمال، مصرف، بهرهگیری، برخورداری، تمتع، کامگیری حقاستفاده، تصرف، مالکیت بهرهبرداری، استحصال، استثمار، استخدام، بهکارگیری
استفادهنکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فادهنکردن، بدون چیزی سرکردن، امساک کردن، چشم پوشیدناز، اجتناب کردن، صرفنظر کردن، پرهیز کردن، پرهیزیدن نگهداری نکردن استفاده نشدن، ماندن، مصرف
سوء استفاده کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ل] سوء استفاده کردن، بد بهکار بردن بدرفتاری کردن، استثمارکردن، خون کسی را خوردن (مکیدن)، بهبازیچه گرفتن، اسباب دست کردن هم ازآخور و هم ازتو