انتخابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ، اختیار، پسند، گزینش، خیار، ترجیح، گرایش، اتخاذ، اتخاذ رأی، اتخاذ تصمیم، عزم انتصاب نافبری، نامزدی تشخیص، علاقه مبنای انتخاب، قوۀ تمیز
صفت عمل یا نتیجۀ کار دروضعیتفقدان انتخاب: غیرارادی 596فرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ت عمل یا نتیجۀ کار دروضعیتفقدان انتخاب: غیرارادی لازم، ضروری، جبری فاقد امکانات، فاقد گزینه، ناخواسته علیالسویه، معادل غیرمشخص، غیرقطع
انتصابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام صاب، مأموریت، تفویض اختیار، عدم تمرکز، واگذاری حقوق، نمایندگی، نیابت، سفارت استخدام، تصدی، نصب، برگماری، معرفی، تعیین، معارفه، انتخاب ا
اجتنابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، احتراز، حذر، دوری، اعراض، انصراف، عدول، روگردانی، تخطی، عصیان، سرپیچی تبرّا، تحاشی، کنارهگیری چشمپوشی، خودداری، پرهیز، امساک، قناعت، ریاض
تکاملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، تبدل، سلوک، توسعه، رشد، نشو، ارتقا، تعالی، تکوین، تبدیل حرکت مارپیچ بالارونده تکاملگرایی، داروینیسم، نظریۀ (فرضیۀ) تبدل انواع، منشاء انواع، تنوع،
اجبارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ار، اضطرار، اکراه، ضرورت، ناچاری، ناعلاجی، جبر، فقدان انتخاب اعمال نظر، اعمالِنفوذ، تحمیل، الزام، تلقین، حق وتو قانونطبیعت، بلایای طبی
جبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام لزام، التزام، اقتضا، ناچاری، ضرورت، بایستی، باید، اجبار، فقدان انتخاب، ناگزیری تقدیر▼، وجوب، ازپیش تعیینشدگی، اتفاقات، اوضاع قانون طبیع
انتخابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ، اختیار، پسند، گزینش، خیار، ترجیح، گرایش، اتخاذ، اتخاذ رأی، اتخاذ تصمیم، عزم انتصاب نافبری، نامزدی تشخیص، علاقه مبنای انتخاب، قوۀ تمیز
صفت عمل یا نتیجۀ کار دروضعیتفقدان انتخاب: غیرارادی 596فرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ت عمل یا نتیجۀ کار دروضعیتفقدان انتخاب: غیرارادی لازم، ضروری، جبری فاقد امکانات، فاقد گزینه، ناخواسته علیالسویه، معادل غیرمشخص، غیرقطع