آناًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان وراً، فوری، بلادرنگ، بیدرنگ، درجا، درآنِ واحد، بالفور، بیمعطلی، یکباره، یکهو، فیالبداهه یکلحظه، یکدم، یکآن، در کوتاهترین زمان ناگاه، بهناگاه
آیا؟فرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود به جمله] آیا؟ چه؟ برای چه؟ چرا؟ یعنی چه؟ که؟ چهکسی؟ کدام؟ چگونه؟ چطور؟ چهسان؟ کی؟ چهزمان؟
ادافرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دا، خودنمایی، ناز، افاده، پُز، تکبر هوسبازی، عشوه، کرشمه شکلک اطوار، اطفار (اطوار)، نازوغمزه (نازوادا، نازوکرشمه)، قروقمیش، ناز ِشتری ☹، غمز
ادا داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی اشتن، ناز کردن، نازداشتن، وانمود کردن، اطوار آمدن (ریختن)، ناز بر کسی (چیزی) کردن، ادا در آوردن، اطوار آمدن (ریختن)، افه آمدن، ادعا داشتن تظ
فرایض دینی را ادا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته را ادا کردن، نگاهداشتن، نماز خواندن، روزه گرفتن، بهجا آوردن، برپاداشتن، اقامه کردن، گزاردن، عبادت کردن وظیفه انجام دادن
درختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دار، گلبن، بوته، نهال، شاخه نورسته، جوانه، اصله نخل، خلنگ، بته، خاربن، پیچک، تاک، مو چنار، بید، بیدبُن، بید مشک، بید مجنون، سپیدار، تبریزی، افرا
موافقمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال له] موافقم! هوم، آهان، آها، آهاه، باشد اعلام موافقت: بلی، آری، اِ، آره، آمین، آفرین، احسنت، الله
درآیندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ده، بهموقع خود، دربلندمدت، نهایتاً، انشاالله، بهزودی، الآن است که ...، بعداً، همینروزها، متعاقباً ازقضا احتمالاً
مجاناًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اناً، مایهکاری، ارزان، باتخفیف، بیپول، بهطور رایگان، رایگانی
درکوتاهترین زمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان کوتاهترین زمان، درآنِ واحد، یکلحظه، یکدم، یکآن، آنی، بهسرعت درجا، آناً