قدرت را در دست گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام در دست گرفتن، زمام امور را در دست گرفتن، برتخت سلطنت نشستن، تاج پادشاهی را برسر نهادن، تصدیکاری را بهعهده گرفتن، غصب کردن، کودتا کردن
بیشکلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل بیشکل، فاقد شکل، فاقدساختمان مشخص، آمورف درهم برهم، مبهم، فاقد سبک مشخص، درهم، بههمریخته متلاطم، پریشان، آشفته خام، بکر بایر، تهی سیال، مایع، خمیر
باگذشت زمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان گذشت زمان، به موقع، به موقعخود، دروقت مقتضی، سرِ وقت، درجریان امور، درروال عادی طیِ، در طولِ یکچند، مدتی، چندوقت هنوز
بارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، باگاژ، توشه، باروبندیل، باروبنه، زاد، اقورراهی (آقورایی)، بنه، جسم منتقلشده کارگو، فله اضافهبار چمدان، جامهدان، کیسه، ساك، كیف دستی، کیف (ساک) س