احترام نگذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ام نگذاشتن، احترام نگذاردن، بیاحترامیکردن، نوک کسی را چیدن، تقبیح کردن، دستکم گرفتن، بهچشم حقارت نگاه کردن، خوار شمردن، بیادب بودن ابرونازک
آدم اهریمنصفتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات هریمنصفت، آدم پلید، امالخبائث، دد جانور، آدم ددمنش، حیوان، آدمخوار، آدم سنگدل، سادیست، دیکتاتور روح پلید، هیولا، غول، غول بیابانی، جن، دیو
عضوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ام، ارگان، پاره، بند، بافت، لوب مشترک، شریک عضو تیم، یار یدکی، قطعه عضو شورا، عضو حزب
مادرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ام، مامان، مام، مامی غریزۀ مادری مادربزرگ، پیرزن نامادری، مادرخوانده، مادراندر
استحمامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ام، آبتنی، حمام، دوش وضو، مسح، غسل، تطهیر، دستنماز، مس، تیمم آبمالی، غرغره، استبرا حمام، محل شستشو▼