مشروط [اصلاحی]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال مشروط [اصلاحی]، محدودسازنده، تعدیلکننده، اصلاح کننده متمم، اصلاحی ملحوظ
کانیهافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی کانیها، مواد معدنی، معدنیات، مواد غیرآلی، املاح سنگ، سنگمعدن▼، صخره سنگ مرمر، سنگ آذرین، خارا، گرانیت، سنگ رسوبی، تراورتن، سنگپا، سنگ چخماق، آت
مشروط [اصلاحی]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال مشروط [اصلاحی]، محدودسازنده، تعدیلکننده، اصلاح کننده متمم، اصلاحی ملحوظ
ترمیمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی رمت، اصلاح، تصحیح، رفو، تعمیر، بازسازی متمم نوشتن، اصلاح ارتودنسی، ترمیم طبی، هنر پزشکی اصلاحیه، الحاقیه، متمم جبران ترمیمکننده ◄ رفرمیست▼
رفرمگراییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی رایی، اصلاح گرایی، اصلاحات اجتماعی، اصلاحات تدریجی، اصلاحات ریشهای ایدآلیسم، ایدهآلیسم، آرمانگرایی، رادیکالیسم
تعمیر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ردن، اصلاح کردن، ترمیمکردن، بهتر کردن، رتوش کردن، صافکاریکردن