دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اعطا کردن، فرستادن، منتقل کردن، تسلیم کردن، سپردن، واگذار کردن، دراختیار قرار دادن، تقدیم کردن، عرضه کردن بخشیدن، هبه کردن، احسانکردن قرض دا
دهشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی دن، اعطا، انتقال، ارسال، ادا، اهدا، واگذاری، مصالحه، تسلیم، تقدیم، اجابت بخشش، احسان، عطا، داد، هبه، صلح، اعانه، انفاق، فداکاری، لطف ◄ ذینفع
شخصدهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تنده، اعطاکننده، اهداکننده، واگذارنده، هبهکننده، پاداشدهنده، رشوهدهنده، راشی، موصی، وصیتکننده، واصی، مُصالح
قرضدادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی رضدادن، اعطای وام، قرض، اعطای اعتبار، تأمین اعتبار، نسیه بستانکاری عملیات بانکی، عملیات بانکی بدون ربا سپردهگذاری ربا، تنزیل، رباخواری اجار
معدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام شکم، دل، خیک بطن دستگاه گوارش: امعا، امعاواحشا، دهان، حلق، مری، بابالمعده، اسفنکتر، کیسۀصفرا، اثناعشر، طحال، رودۀ کوچک، رودۀ بزرگ، آپاندیس، مق