امضا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ، پاراف کردن، توشیحکردن، پشتنویسی (ظَهرنویسی) کردن، صحه گذاشتن، دستخط نوشتن، تصدیق کردن، شهادت دادن
اجزای خودرو: لوازم یدکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت خودرو: لوازم یدکی، فرمان، دنده، پدال گاز موتور، شمع، پلاتین، دلکو، کویل، پیستون، سوپاپ، سیلندر، سرسیلندر، کاربُراتور، کاربرات، میللنگ، یاتاقان بدنه
اجزای بدن حیوانات: پوزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی حیوانات: پوزه، خرطوم، منقار، نیش، چنگال، چنگ، پنجه، بادکش، باله برانشی، آبشُش سُم، کوهان، یال، بخولق ◄ اسب نافه، اشبل (اشپل)، عاج، شاخ، سیرابی،
روح احضار کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ل] روح احضار کردن، رموز را کشف کردن احوال غیب دانستن، ورق نانوشته خواندن
نوشتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کار ادبی، آفریده، اثر، کتاب آثار نوشتاری و گفتاری(اسامی عام)▲ نوشتار، دستخط، نامه، کاغذ، دستنویس، پیشنویس، عریضه، مرا
قراردادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته د، عقد، پیمان، معامله، سودا، دادوستد، بیع، قرار، تفاهم، میثاق، اتفاق نظر الحاقیه، متمم عهد، قرارومدار، قول وثیقه، تضمین اتحاد، عهدن
چرخهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ، دور، سیر، سیکل، مدار، چرخۀ زندگی، تحویل، انقلاب، فصل، چرخش فصول، نوبت خدمت، نوبت▼، گردش، دوره فعالیت روزمره، روتین، برنامۀ کاری، برنامۀ درسی هفتگی
اجرافرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل نیل، ادا، ایفا، اقامه، ارتکاب، وصال، راه اندازی، فیصله، حلوفصل کنش، حرکت، کار انجامشده، فعل ایفای تعهدات، ادای وظایف، اتمام▲، موفقیت اقدام، م
جادوگریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب جادو، سِحر، افسون، افسونگری، ساحری، چشمبندی، مارگیری، مهارت، کار خارقالعاده، معجزه، شعبده، تردستی نیرنگ، حیله، فریب دیوخویی وودو، احضار ارواح، غیب