مخابراتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ابرات، ارتباطات، فناوریاطلاعات، پست، تلگراف، تلفن، مُرس مخابرات ماهوارهای، علامت، پیام، خبر الکترومغناطیس، برقاطیس اینترنت، بزرگراه اطلاعاتی
منصبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام پُست، اتوریته، امارت، وزارت، نیابت، سلطنت، امامت، امیری قدرت اجرایی، مسئولیت، اختیارات، حیطۀ اقتدار، حیطۀ کار زمام امور بزرگی، منزلت، م
ناحیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام حوزه، منطقه، بخش، بلوک استان، فرمانداریکل، ایالت، ولایت، امارت تقسیمات کشوری، تقسیماتجغرافیایی حوالی، نواحی، اطراف، اکناف، مرز، اراضی سرحدی، مرک
غیرماهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ه [کارگر]، نامجرب، بیتجربه، تازهکار، آماتور، مبتدی، صفرکیلومتر، ابجدخوان، خام، بیگناه