امتداد داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام امتداد داشتن، کشیده شدن، بسطداشتن، آمدن، تا جایی آمدن عینیت دادن
امتدادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اد، بسط، گسترش عینیت، جسمیت، مادیت، جوهر، عارض، شیء، ≠ ادراک حجم، فضا تطویل، تمدید استطاله
امتحانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود حان شفاهی، امتحان کتبی، آزمایش، مصاحبه، آزمون، کنکور، کویز، آزمونه، المپیاد
امتناعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص تناع، استنکاف، اِبا، عدمقبول، عدم انتخاب، ردّ، نفی انکار فقدان عرضه، خودداری از عرضه، عدم عرضه، خودداری رها نکردن، نگهداری عدم رعایت
امتناع کنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص متناع کننده، ممتنع، ردکننده، منفی، بیقید، بیزار تخطئهکننده
امتداد داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام امتداد داشتن، کشیده شدن، بسطداشتن، آمدن، تا جایی آمدن عینیت دادن
امتحانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود حان شفاهی، امتحان کتبی، آزمایش، مصاحبه، آزمون، کنکور، کویز، آزمونه، المپیاد
گروه اجتماعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی امت، خلق، ملت▼، عامه، عامۀ مردم، جامعه، جماعت، آحاد، افراد، کسان، عالمیان، عالم، گروه، خانواده، حزب، نسل نژاد، نسب