آمارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ، حساب احتمالات، جدول میانه، نما، مُد، متوسط، میانگین اهمیت، انحراف، انحراف نرمال، انحرافاستاندارد، منحنی توزیع برگشت، رگرسیون، همبستگی، دوسوپیوستگی،
آرام بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت آرام بودن، تکان نخوردن، بیحرکت بودن، ساکن ماندن، قرار داشتن برقرار بودنآرامش، آرامش داشتن اوضاع، آب ازآب تکان نخوردن (نجنبیدن)، ساکت بودن، ثباتداش
اتمامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ، تکمیل، انجام، حصول، وصال، ایفا، اجرا▼، استیفا، اختتام، کفایت دستاورد، نتیجه، معلول حلقۀ مفقوده، ضربۀ آخر، حدّ آمادگی، کمال قلّه، راس، انتها ع
آرام ماندنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ن، متین بودن، خونسردماندن، احساسات خود را کنترل کردن، فروخوردن، ابرو خمنکردن، برداشتن، تحمل کردن، ساختن، مدارا کردن، صبور بودن▼، تاب آوردن، در
آرام کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام آسوده کردن، معتدلکردن، آب برآتش زدن، آب برآتش کسی ریختن، تسکین دادن، متوقف کردن، آشتیدادن، بهبود دادن آرامشبخشیدن، آرام دادن، اطمینان دادن (بخش
ولیّ امرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام امام، امام امت، آیتالله، فقیه، ولی فقیه، مرجع تقلید، امیرالمومنین، رهبر قیمامر، مصلح، دلیل، رهنما، راهنما شیخ، قطب، خلیفه ائمه، امام
عنوان مذهبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی بی، امام، آیتاللهالعظما، آیاتِ عظام، آیتالله، حجت الاسلام والمسلمین، شیخ، طلبه اوصیا علیهالسلام
رهبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه شوا، سرور، سرگروه، راهنما، مقتدا، پرچمدار ولیفقیه، امام، ولی امر پیامبر زمامدار، زعیم، رئیس، کفیل، بزرگ قوم، ریشسفید، کدخدا، شیخ، قطب، خ
تشکیلات مذهبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب م] تشکیلات مذهبی، روحانیت سازمان حوزۀ علمیه، حوزه، مدرسین، طلاب سازمان مسجد، امام جماعت، بسیج سازمان کشوری روحانیت، سازمان شهری روحانیت، امام جمعه،
جلوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد جلو، پیش، بَر، نزدیک برابر، پیش روی، مقابل، روبرو پیشگاه، درگاه، آستان، بارگاه، محل بار عام، محضر، خدمت، حضور، محضر، دربار، درگاه، حریم، ساحت امام،