ایهامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ایهام، دوپهلویی، جناس، قطبیت ابهام، غیرقابلدرک بودن، عدم قطعیت تغییر عقیده
اتهامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] اتهام، ادعا، تهمت پیگرد قانونی، دادخواهی ادعانامه، کیفرخواست، عرضحال
قابل اتهامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ام، قابل تعقیب قانونی، قابل پیگرد، قابل اسناد، نسبتدادنی، نکوهیده، محکومشدنی شنیع
آلیاژفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت دۀ مُرکب، آمیزه، اکسیر، ترکیب فلزات، مخلوط، معجون، ملغمه برنج، برنز، فولاد [◄ چیز سخت 326]، چدن، مفرغ، مسوار
الگوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ل، نمونه، سرمشق، عبرت، مثال، مثل سابقه، پیشینه، رویه، رفتار، رویۀقضایی، فریضه مورد، اُفته، شاهد، مصداق، تجلی، تضمن قالب، شکل، مسطوره راهنما، هدی للمت
احساسات گرمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ات گرم، صمیمیت، احساساتقلبی، تأثر شوروشوق، بیصبری، ناشکیبایی، مالیخولیا شوق، اشتیاق، غیرت، هواخواهی، حدت، حرارت، آتش، غلیان، تعصب وجد، بیهوشی،
انگیخته شدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام شده، القایی، تشویقی، مصنوعی، ایجادشده، منتجه فعال الهام شده، ملهم تهییجشده، افسونشده تسلیمشده انگیخته، برانگیخته ◄ راغب، معتقد، گرسنه
فرد انگیزندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام گیزنده، رابط، مشوق، رایزن، مشاور گروه فشار، لابی، بانفوذ خطیب، سخنران، وکیل مدافع مبلّغ، تبلیغاتچی، پروپاگاندیست، مروّج، مسئول روابط عم
نگارشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ، نوشتن، تحریر، تألیف، ابداع، خلق، ایجاد، تصنیف، سخنآفرینی، نویسندگی، تفسیر، تدوین، اقتباس، نقل مطلب، الهام قلمفرسای
گرمافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ما، حرارت، گرمی، دما، تَف، تفت، لهیب سوزش آتش▼ نقطۀ جوش، نقطۀ ذوب، دمای ذوب منطقۀ حاره، آفتاب، خورشید، ظهر، جهنم آتشبازی ◄ مواد منفجره بخار، تب