پوشش زمینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد نگفرش، آسفالت، شوسه، پارکت، موکت، مکالئوم، آجرفرش، موزائیک، کاشی، سرامیک سبزه، چمن، ماسه، شن، ریگ، سنگلاخ، قلوهسنگ، زمین خاکی، خاک سنگ ◄ صخره قالی،
فرش کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ، فرش گستراندن، آسفالت کردن، سنگفرش کردن، پهن کردن، گستردن، انداختن
شانس آوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ن، قسمت داشتن، اقبال بهکسی روی آوردن، یاری کردن طالع (بخت، ...)، بخت با کسی یار بودن، بخت درِِخانۀ کسی را زدن، بختش زدن، بختش (اقبالش) بلند بو
تحسینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات آفرین، استقبال، اقبال، پسند، رضایت (خرسندی)، موافقت، تأیید، تصویب، ترجیح، ستایش▼ تقدیر، قدرشناسی، اکرام، حقشناسی اعجاب، شگفت، احترام پذیرفتن، پ
رجعتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ت، برگشت، بازگشت، رجوع، مراجعت، ایاب، اقاله، عود انصراف طرفدار برگشت اوضاع، ضد انقلاب