اقرارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اعتراف، اذعان، پذیرش، قبول اقاریر، اعترافات افشا اقرارنامه انتقادپذیری
اقرار کردن (آوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط دن (آوردن،دادن، داشتن)، اعتراف کردن، قبول کردن، پذیرفتن، پذیرا شدن تصدیق کردن زیر بار رفتن
ابراز کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط کردن، اعلام کردن، گفتن، انتشار دادن، اعلان کردن اظهار کردن
ابرازاحساساتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات سات، کف زدن، دست زدن، آفرین گویی، تظاهرات، نگاهداشت، احترامات، عمل مؤدبانه جنجال، غوغا، سروصدا، هیاهو، هلهله
اقرارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اعتراف، اذعان، پذیرش، قبول اقاریر، اعترافات افشا اقرارنامه انتقادپذیری
شهادتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال شهادتنامه، اقرارنامه، عریضه، شکایتنامه، افشا قول، گفته، اعلام، اقوال، شنیدهها، اظهارات شفاهی، اقاریر، حرف، سخن، ماجرا، قال مدافعه بهانه
آیین توبهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات شعائر توبه، اقراربهگناه، اعتراف، توبه، ریاضت، وضو، استحمام، وسیلۀ تنبیه اَحیا، دعای ندبه، دعای توسل، دعای کمیل، رازونیاز، گریه، گریهوزاری، شب
اعتقاد داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال اعتقاد داشتن، باور داشتن، برآنبودن، اعلام کردن، اظهار کردن اقرارکردن، قبول کردن، پذیرفتن شکنداشتن، مطمئن بودن مؤمن بودن، متقی بودن اعتقاد د
افشاکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط نده، افشاگر، مُقر، اقرارکننده، کاشف وحیشده، تعبیرکننده دم خروس شفاف