افسردگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، اندوه، ملال، ملالت، دلگرفتگی، غبارخاطر، آزردگی خاطر، دلشکستگی، دلسردی، دلتنگی، نامرادی، نومیدی غم غربت، نوستالژی، یادآوری خاطرات رنجش
افسردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ه، پکر، مغموم، اندوهناک، غمگین، دلتنگ، نومید، بیدلخوشی، دلشکسته، دکوراژه غریب، دلگرفته، آزرده خاطر، آزردهدل دلسرد
افسردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی سردن، افسرده بودن، افسردهشدن، دلسرد شدن، نا امید شدن، تسلیم شدن، موفق نشدن فسردن، سردشدن دلتنگ شدن، ملول شدن، دلش گرفتن دلگیرشدن، رنجیدن آزر
بیروحیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی بیروحی، کُندی، افسردگی، کسلکنندگی، ملالت فقدان خلاقیت، بدون الهام، بیمزگی ابتذال، پیشپاافتادگی، سطحی بودن فقدان بذلهگویی، ترشرویی، ملالت
نومیدیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی میدی، یأس، ناامیدی، دلسردی، افسردگی، بدبینی، منفیبافی آه سرد، آیۀ یأس نیهیلیسم ◄ عدم
ترشروییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی رویی، کجخلقی، اخم، سختگیری، افسردگی، اجتماعی نبودن، تندطبعی، مالیخولیا اخم، اخموتخم، چین و چروک پیشانی، چین جبین، شیار آینۀ دق، قیافۀ
ناخوشی دماغیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، بیماری روانی، آشفتگی شخصیتی، اختلال اعصاب، ناهنجاری (اختلال) روانی، هیستری، ناآرامی درونی، حیرانی، نِورُز، نِوروز، رواننژندی خبط دماغ فو
فقدان حساسیت روحیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ] فقدان حساسیت روحی، بیاحساسی، بیعاطفگی کرختی، خوابرفتگی، گیجی، بیحسی فیزیکی ماندگی، انفعال بیحالی بیروحی، زندگی گیاهی، عدم تحرک، خمودگی