افسانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ه، اسطوره، ماجرایساختگی، تخیل ساختهوپرداخته، بافته، اغراق امر محال شایعه اسطورهشناسی، میتولوژی داستان، روایت
نیست شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، برافتادن، ازمیانرفتن، ازبین رفتن، هلاک شدن، هیچ شدن، ساقط شدن فوت کردن، بهرحمت ایزدی پیوستن، مردن جان ازدست دادن، تلف شدن بهنتیجهنرسیدن، بیهوده
آسمان و ریسمان [بههم] بافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط آسمان و ریسمان [بههم] بافتن، آسمان ریسمان بافتن، افسانه پرداختن، تحریف کردن
آثار نوشتاری و گفتاری ادبی (اسامی عام): داستانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ار نوشتاری و گفتاری ادبی (اسامی عام): داستان روایت، زندگینامه، رمان، افسانه کتاب، کتاب درسی، کتاب مرجع، دیوان، کتاب نم
رمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ستان، قصه، متل، اثر، درام، روایت▲ اسطوره، افسانه، حماسه، اساطیر، شاهنامه مَثَل، جوک، لطیفه، داستان فکاهی، کمدی، بذله پ