آفَتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زنگ گیاهی، آفَت گیاهی، کپک، بید، خوره، شته، قارچ، سیاهک سرمازدگی آفت گیاهی، علف هرز، سن، ملخ، سوسک مبارزه باآفت: سمپاشی، وجین
افق را دیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد را دیدن، دوردست را دیدن، فاصلۀ زیاد را دیدن عمق دید داشتن، دوراندیش بودن، دید عمیق داشتن، آیندهنگر بودن، بصیرت داشتن، باهوش بودن
ماشین آلاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ن آلات، تأسیسات، تأسیساتجانبی کارخانه، کارگاه دارایی ثابت، ~ غیرجاری، سرمایهگذاری کوره، دیگ بخار
آفَتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زنگ گیاهی، آفَت گیاهی، کپک، بید، خوره، شته، قارچ، سیاهک سرمازدگی آفت گیاهی، علف هرز، سن، ملخ، سوسک مبارزه باآفت: سمپاشی، وجین
پارچۀ نظافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی افت، حوله، پارچۀ (کهنۀ)گردگیری، دستمال کاغذی، حولۀ صورت، تنظیف، تنزیب
شخص کثیففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی افت، چرک، خبیث، شرور، پلید، ملحد، محارب باخدا، مفسد فیالارض، خوک، دزد
کاهش یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت افتن، کم شدن، اُفت داشتن، اُفت کردن، کاسته شدن، ناقص شدن، پستی گرفتن، پس رفتن، تنزل کردن، کوچک شدن، زوال یافتن پایین آمدن پخش بودن
بدبختیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل بدشانسی، بدبیاری، آفَت، عاقبت بد، دوران سختی، درماندگی نشانۀ بدبختی، سیاهبختی، بداقبالی، پیشبینی