افتتاحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم اح، پردهبرداری، پیشقدمی افتتاحیه، اولین اجرا، حرکتاول، گام اول، اولین بار، جرم اول، اولین اشتباه، اولین خطا، گامبی سفر اول مقدمهچینی زفاف بذرپاشی،
افتتاح کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ردن، گشودن، تاسیس کردن، بنا نهادن، کلنگ زدن، باعث شدن، نامگذاری کردن
افتتاحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل افتتاح، بازکردن، گشایش، بازگشایی گشودگی، باز بودن، درز، شکاف، فاصله، تقعر باز شدن، انبساط دایری، پردهبرداری ◄ افتتاح (آغاز) فضای خالی: محوطۀ باز▼، د
افتتاحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم اح، پردهبرداری، پیشقدمی افتتاحیه، اولین اجرا، حرکتاول، گام اول، اولین بار، جرم اول، اولین اشتباه، اولین خطا، گامبی سفر اول مقدمهچینی زفاف بذرپاشی،
افتتاحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل افتتاح، بازکردن، گشایش، بازگشایی گشودگی، باز بودن، درز، شکاف، فاصله، تقعر باز شدن، انبساط دایری، پردهبرداری ◄ افتتاح (آغاز) فضای خالی: محوطۀ باز▼، د
آغازینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم زین، افتتاحی، شروعکننده، مقدماتی، ابتدایی، بنیادی، دیرینه، بدوی اولیه، خام، کال، نارس جنینی، ناتمام گشایشی آغازگر نودمیده، تازه برآمده، نوشکفته، نورس
باز کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل باز کردن، گشودن، افتتاح کردن، گشادن مفتوح کردن، دایر کردن، تأسیسکردن لباس کندن فاصله دادن
پیشدرآمدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم د، درآمد، مقدمه، مقدمات، دیباچه، پیشگفتار، [ متن 589]، افتتاحیه، سخنرانی افتتاحیه، مقدمهچینی مَطلَع، شعر آغاز کار، نقطۀ آغاز جلو خشت اول، بنیاد تمه