احترامگذارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ترامگذار، ارادتمند، حقیر، نوکرانه، عابد، مؤدب، رعایت کننده بااحترام ◄احتراماً▼
متکبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ه، دارای فیسو افاده، افادهای، ازخودراضی، خودستا، خودبین، باددرسر، متفرعن، خودپسند، پرافاده، متفرعن، مدعی، تحقیرکننده، لافزن، دارای اداواصو
پرمدعافرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ناخواندهملا، متکبر، مغرور، فضول، نخودهرآش، بوالفضول [صورت صفتی:] پرافاده، افادهدار، پرادعا، خودستا، گندهدماغ
ادافرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دا، خودنمایی، ناز، افاده، پُز، تکبر هوسبازی، عشوه، کرشمه شکلک اطوار، اطفار (اطوار)، نازوغمزه (نازوادا، نازوکرشمه)، قروقمیش، ناز ِشتری ☹، غمز
مغرور بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی مغرور بودن، افتخار کردن، بهخودمتکی بودن، سرافراز راه رفتن ادعایششدن، افاده فروختن (آمدن)، افاده کردن، ادعا داشتن، نازیدن، بالیدن، باد بروتد