اعلامشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط عام، آگهی‌شده، آشکارشده، عیان، منتشرشده، منتشره، چاپ‌شده، دانسته
اتمامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ، تکمیل، انجام، حصول، وصال، ایفا، اجرا▼، استیفا، اختتام، کفایت دستاورد، نتیجه، معلول حلقۀ مفقوده، ضربۀ آخر، حدّ آمادگی، کمال قلّه، راس، انتها ع
اعدامکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ردن، کشتن، دار زدن، مصلوب کردن، گردن زدن، بند از بند جدا کردن
اعمال خداییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ایی، آفرینش، خلقت، خلق، وحی، رحم، استغفار آفرینش ◄ تولید اسماء خداوند ◄ صفات خداوند ▼
مجازات اعدامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ام، کشتن، دار، تیرباران، گردن زدن، سنگسار، به‌صلیب کشیدن، مُثله، مثله کردن وسیلۀ اعدام
وسیلۀ اعدامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات م، گیوتین، گاروت، شمشیر، دار، چوبۀ دار، صندلی الکتریکی، اتاق گاز، جوخۀ اعدام
ارسالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اعزام، بعثت، فرستادن، گسیل مخابره، ارسال پیام، مخابرات، ارتباطات پستی اخراج، طرد
ناتمامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل اتمام، انجام نیافته، معلق، بلاتکلیف، نشده، ناکرده نپخته، نیم‌پز، نرسیده، کال، نارس تکه‌تکه، نیمه‌کاره، جزئی، تکمیل‌نشده نیمه‌تمام، پرداخت‌نشده،
ابراز کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط کردن، اعلام کردن، گفتن، انتشار دادن، اعلان کردن اظهار کردن