اعلافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام تثنایی، استثنا، ممتاز، درجهیک، تَرازاول، تک، بیهمتا، خیلی عالی، غایتِ خوبی، احسن، عالیه باشکوه، مجلل، سلطنتی، افسانهای تابناک، مشعشع
خردمندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال فرزانه، حکیم، دانشمند، دانا، عالِم اعلم، عمیق، عاقله پاکیزهرای، فرخندهرای، نکورای
ابراز کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط کردن، اعلام کردن، گفتن، انتشار دادن، اعلان کردن اظهار کردن
اعلان کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط دن، اعلام کردن، آگهیکردن، خبر دادن (رساندن)، پیام رساندن، آوردن، بشارت دادن آشنا کردن، شناساندن، معرفی کردن مطلع کردن، اطلاع رساندن به کسی، آ
جنگ آغازکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) جنگ آغازکردن، اعلام جنگ کردن، بسیج شدن، مسلح شدن، شوریدن محاصرهکردن، درمیان گرفتن بهراه افتادنجنگ، بالا گرفتن مخاصمات، شعلهور
پیشنهاد صلحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) د صلح، اعلام صلح، خلعسلاح، آشتیکنان، آتشبس شاخۀ زیتون، پرچمسفید، پرداخت خسارت (غرامت) جنگی ازسرگیری روابط، اعاده، استرداد، ا