اعتقاد داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال اعتقاد داشتن، باور داشتن، برآنبودن، اعلام کردن، اظهار کردن اقرارکردن، قبول کردن، پذیرفتن شکنداشتن، مطمئن بودن مؤمن بودن، متقی بودن اعتقاد د
انتقامجوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی نتقامجویی، کینهجویی، بدخواهی، تلافیجویی، عدم پذیرش، عدم سازش کینۀ شتری
انتقامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ام، تلافی، مجازات استیفای حقوق، قصاص، کینۀ قبیلهای کینه، بغض، غرض، حسادت
اعتقاد داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال اعتقاد داشتن، باور داشتن، برآنبودن، اعلام کردن، اظهار کردن اقرارکردن، قبول کردن، پذیرفتن شکنداشتن، مطمئن بودن مؤمن بودن، متقی بودن اعتقاد د
دوومیدانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی مدادی، استقامت، بامانع، ماراتون، صحرانوردی، پرش، پرش طول، سه گام، پرش ارتفاع، پرش بانیزه
راستدینیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب استدینی، اعتقاد بهدیناکثریت، درستاعتقادی، درستآیینی، فریوری، هنجار همرنگی باجماعت، سنت گرایی، دنبالهروی، تطبیق، رعایت اصولگرایی، بنیادگرایی،
سختی (سفتی)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی م] سختی (سفتی)، استقامت صلابت، فقدان ارتجاع، فقدان خمشدن تحجر، تبلور، سختشدگی، تصلب، سلروز، تراکم استحکام سخت کردن، آبکاری، تمرکز
ناباوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ناباوری، عدم اعتقاد، عدم قبول، نظر مخالف تشکیک، سوء ظن، بدبینی تکذیب، نفی، انکار دگراندیشی، دیگراندیشی، ضدیت، بدعت، لامذهبی بوالهوسی، بیثب