بزرگراه اطلاعاتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اه اطلاعاتی، اینترنت، شبکۀ جهانی، شاهراه اطلاعاتی دفترجهانی، وبسایت
اطلاعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ع، اطلاعرسانی، آگاهی، انتقال دانش، آگاهسازی، انتشار، نشر، اشاعه، خبرپراکنی اطلاعات، اطلاعاتکامپیوتری، پایگاه دادهها، انتقال اطلاعات، تکنول
اطلاع دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط لاع دادن، ابلاغ کردن، اعلامکردن، اعلان کردن، گواهی دادن، آشنا کردن، آموختن اظهار کردن آگاهانیدن، آگاهاندن، کسی را بهخود آوردن، آگاهی دادن، خ
اطاعتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام داری، پیروی، فرماننیوشی، رعایت، شنوایی، امتثال، انقیاد، بندگی، تابعیت، متابعت، تمکین، خدمتکاری، طاعت، فرمانبری، عبودیت، چاکری، خدمتگزا
پردازش دادههافرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد هها، دادهپردازی، پردازش، پروسس، انفورماتیک، سایبرنتیک، آیسیتی، فنآوری اطلاعات و مخابرات، مخابرات نرمافزار، برنامۀکامپیوتری، برنامهنویسی، مهندس
عملیات سریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود سری، جاسوسی، ضدجاسوسی، وزارت اطلاعات، مامور مخفی، جاسوس دوجانبه سیآیای، کاگب
مدرکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال مدرک، سند، مدارک، حقایق، اطلاعات اُفته، رویه، مورد، حُکم پیشین دلایل، مبانی، اظهارات شفاهی، اقاریر، اطلاع، شهادت▼ دلیل، حجت، آیت، آیه، اثبا
پیشینهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه پیشینه، سابقه، تاریخچه، اطلاعات [ اطلاع 524] سوابق، اسناد، مدارک گزارش، راهنما، سند، مدرک، پرونده پوشه، کلاسور، پروندا
علمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال انش، علوم طبیعی، علوم تجربی، علوم کاربردی تئوری، فرضیه، نظریه، تصور مبانی نظری اندوخته، تجربه، معلومات، اطلاعات، دانستنیها، دانستهها، مای