مبلغ پرداختیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی هها، آبونمان، اشتراک، هزینۀ آب، برق، تلفن، مخابرات، گاز، حقویزیت، حقالزحمه، کرایه، اضافهبار، رشوه، بازخرید خدمت، ماهانه، نفقه اجرت، مزد،
پناهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت عیدی، آواره، آلاخون، ویلانوسیلان، بیپناه، مهاجر، جلای میهن کرده، اخراجی، معزول گوشهنشین، منزوی، آدم تنها طردشده، مطرود، رانده، مورد بیاحترامی مس
شراکتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ویت، اشتراک، آبونمان، سهامداری، شریک (سهیم) شدن، انجمن، مشارکت مشارکت دولتی، ملی کردن، مالکیت مشاع تشکیل، ایجاد تشکیلات، سازمان
انتشار دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط تشار دادن، منتشر کردن، توزیعکردن، آبونمان کردن، پخش کردن، پراکندن، اشاعه دادن بهچاپ رساندن، چاپ کردن چاپ زدن