اصطکاکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی اصطکاک، مالش، کشش، سایش، ماساژ مشت‌کاری، مشت‌مال، دلاکی ناروانی، گران‌روی، چسبندگی زبری
چیز اصطکاکدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی دار، سنگ‌پا، سمباته، پاک‌کن، لاستیک، لنت ترمز، لنت کلاج، رنده، کبریت زبر، دندانه‌دار
ابطالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ان، بطلان چیزی‌راثابت کردن، تکذیب، اثبات خلاف چیزی، سلب، برهان خُلف، اثبات اشتباه، رد نظر، تخطئه، نقض، نسخ، ایجاب، ردّ، محکومیت عدم قبول،
اصطکاکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی اصطکاک، مالش، کشش، سایش، ماساژ مشت‌کاری، مشت‌مال، دلاکی ناروانی، گران‌روی، چسبندگی زبری
ناسازگاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه سازگاری، اصطکاک، تعارض، مخالفت، ضدیت، عدم توافق، نظر مخالف عصیان، عدم تطبیق جدل، مناظره، مشاجره، مناقشه، برخورد، جدال، جنگ اختلاف، تفاوت، مغایرت، ا
اطفای حریق کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ردن، اطفا کردن، آتشنشاندن، خاموش کردن، فرونشاندن، خفه کردن، آب برآتش ریختن، میراندن، میرانیدن، کشتن، آتش‌را ملایم کردن
مناقشهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) مشاجره، اصطکاک، تنش، جروبحث، نظر مخالف، معارضه، نزاع، منازعه، کشمکش، درگیری، جنگ داخلی، ضدیت بگومگو، یکی‌به‌دو، آژان وآژانکشی،
علم نیروفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت دینامیک، استاتیک، ئیدرودینامیک، الکترودینامیک، الکترواستاتیک، ترمودینامیک، الکتروتکنیک، اصطکاک