آسودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه آرامیدن، راحت کردن، استراحت کردن، آرام گرفتن، غنودن، آرمیدن، آرام گرفتن، نفس کشیدن، نفس راحت کشیدن، کمرراست کردن، فارغ شدن عمل نکردن، خواب
قیمت گذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] قیمت گذاشتن، قیمتگذاری کردن، نرخ تعیین کردن ارزیدن ارزیابی کردن