صریح ➋ [شخصصریح (صفت اشخاص)]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه صریح (صفت اشخاص)]، بی‌آلایش، صاف‌وساده، پاک‌دل، بی‌ریا، بی‌ملاحظه، بی‌رودربایستی، رُک، خام (بی‌تزویر)، صادق، راستگو
اسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، بدخش، مادیان، خنگ، مرکب، بارگی، خیل رخش اسب جوان، کره انواع اسب: جنگی، بارکش، خراس، اخته نژاد اسب: عرب، کرد، عرب کرد، ترکمن، عرب ترکمن، چناران، سی
صریح ➋ [شخصصریح (صفت اشخاص)]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه صریح (صفت اشخاص)]، بی‌آلایش، صاف‌وساده، پاک‌دل، بی‌ریا، بی‌ملاحظه، بی‌رودربایستی، رُک، خام (بی‌تزویر)، صادق، راستگو
آدمتأییدکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال یدکننده، اشخاص تأییدکننده، امضاکنندگان، تأییدکنندگان، تصویب‌کنندگان، آرای موافق پیرو، تابع، دنباله‌رو، همراه، همکار چاپلوس هوادار، ستاینده،
شخصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، تن، نفس، مرد، مخلوق، بندۀ خدا، عبد، بنده، عنصر آدم، انسان▲ افراد، اشخاص، عناصر مشارالیه فلان، یارو ◄ بی‌نامی
روایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه تان، قصه، حکایت، رمان▼، حدیث، مقامه، تفصیل، متل، متلک، امثال، امثال‌وحِکَم، امثله سایر آثار ادبی: زندگینامه▼، رمان▼ کت
