اسیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی وهر، سرکه، آبلیمو، آبغوره، جوهر لیمو اسیدنیتریک(سولفوریک، اَسِتیک، سیتریک، لاکتیک، کربنیک، فُرمیک) عامل مرگومیر
ترسیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی اسیدن، وحشت کردن، باک داشتن، باکَش شدن، وحشتش گرفتن، جا زدن، چشمش ترسیدن، هول کردن▼، هراسان بودن، رم کردن، دوری جستن، اجتناب کردن، آشفتن، اح
عامل مرگومیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت سم] عامل مرگومیر عزرائیل، ملکالموت، هادملذات، مرگ بید، زنگ، خوره، آفَت خورنده، اسید زهر بلایای طبیعی، ویرانی، زلزله، آتش، سیل، طوفان، مایۀ هلاک، و