استبدادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام مت مطلق، حکومتظلم، ستمگری، رژیم پلیسی، استالینیسم، توتالیتاریسم، اقتدارگرایی، اولیگارشی، ستمشاهی، سختگیری خفقان، اختناق، انقیاد ظلم،
زورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ظلم، استبداد، دیکتاتوری، خفقان، اختناق، تحدید، اتوکراسی توان تحکم، اجبار، خشونت، شدت سلطه، انقیاد اجحاف، بیداد، بیعدالتی، تجاوز، تطاول
ولنگاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام گاری، عیاشی مسامحه، سهلانگاری، غفلت رفتار خودسرانه، افسارگسیختگی، آزادی، استبداد، تندطبعی آسانگیری، نرمش غرابت
خودرأییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام خیرهسری، اطمینان، دگماتیسم، پیشداوری، تعصب، غیرت، غرور استبداد، بیرحمی خشونت، سختگیری، کوتهفکری، کوری اطمینان چیز ثابت تاریکاندیشی، ک
هدایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ری، راهبری، کنترل، امامت، امامی، امیری، پیشوایی، دستور استبداد برتری سَردَمداری رانندگی کارگردانی [مدیر، رهبر 690]
تلونمزاجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام نمزاج، تفنن، بوالهوسی، بازیگوشی، بیثباتی فکری، بیعزمی، عیاشی، ولنگاری▼ رفتار غیرعاقلانه، جانبداری، جبههگیری، پیشداوری تغییرپذیری تن