استعدادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ستعداد، قابلیت، پتانسیل، آمادگی، مستعد بودن، توانایی حساسیت، آسیب‌پذیری، ضعف احتمال، توانایی، شایستگی، بالقوه بودن، نهان بودن، عامل بالقوه، ذخیره، ا
استعارهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن استعاره، کنایه، مثل، مجاز حکایت تمثیلی، کلیله و دمنه، موش‌وگربه مستعارٌله، مستعارمنه
استعدادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه توانایی فطری، نعمت خداداد، ذوق، نبوغ، قریحه، تخیل لیاقت، شایستگی، کفایت، قابلیت، صلاحیت، ارزش، سزاواری، اهلیت، مدیریت، مهارت▲ استعدادهای د
استعارهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن استعاره، کنایه، مثل، مجاز حکایت تمثیلی، کلیله و دمنه، موش‌وگربه مستعارٌله، مستعارمنه
استعدادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه توانایی فطری، نعمت خداداد، ذوق، نبوغ، قریحه، تخیل لیاقت، شایستگی، کفایت، قابلیت، صلاحیت، ارزش، سزاواری، اهلیت، مدیریت، مهارت▲ استعدادهای د
استمدادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی لتجا، استعانت، دادخواهی، پناه بردن، پناه جستن، پناه‌جویی، طلب حمایت، نجات خواستن فریاد استمداد، کمک!▼
امکانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال م] امکان، احتمال قابلیت، استعداد، توان آمادگی، کفایت شانس شق، چاره، راه‌حل، گزینه، خیار، انتخاب، اختیار، گزیر، رأی، درمان
