غیرماهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ه [کارگر]، نامجرب، بیتجربه، تازهکار، آماتور، مبتدی، صفرکیلومتر، ابجدخوان، خام، بیگناه
لاییکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب یک، غیرروحانی، بیعمامه، کلاهی، مکلا، دنیوی، مسجدرو، راشد برادران، اخوان، جناحی غیرحرفهای، آماتور، سیویل، غیرماهر