وفاداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام داقت، استواری، خوشقولی، درستپیمانی، وفا، وفای بهعهد، ایفای عهد، پیمانپایی سرسپردگی، خوشخدمتی، بندگی، نوکری عهد، پیمان، قرارداد، قو
سوءتفسیرشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن ت] سوءتفسیرشده، اشتباهی استعاری باعث سوءتفاهم، دوپهلو
وسیله بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی سیله بودن، قابلیت استفاده، استفادۀ ابزاری، عاملیت، علیت، تأثیر سودمندی، یاری، مساعدت، امداد، کمک پشتیبانی، همکاری، اطاعت آلت دست، بازیچه، دست
سوءاستفادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] سوءاستفاده، استفادۀ غلط، سوءمدیریت استفادۀ ابزاری اختلاس، حیفومیل، سوءاستفادۀ مالی، فسادمالی، دزدی استفادۀ ناروا، استفادۀناپسند، کاربرد غ