استقرارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ستقرار، کاشت، جادهی، گذاشتن، چیدمان، لیآوت اسکان، اُطراق(اتراق)، اقامت، اشغال تعیین محل زندگی، تبعید، اسکان مهاجرت، کوچ، سکونت، منزلگیری، سکنا
استقراضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تأمین (منابع) مالی، وام گرفتن، وام خواستن، درخواست وام، صدوراوراق قرضه (مشارکت)، قبول سپرده، پذیرهنویسی، خرید اقساطی، لیزینگ، خرید نسیه، ای
استخراجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] استخراج، خارج کردن بهزور، درآوردن بهرهبرداری از معدن، معدنکاری، معدنکاوی، حفاری▼ عصاری، آبمیوهگیری، آبگیری، اعتصار، آب کشیدن، آب گرفتن آهنگد
استخراجکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت خراجکننده، درآورنده شخص استخراجکننده: مقنی، حفرکنندۀ چاه یاقنات، معدنچی▼ عصار لایروب، کشتی لایروبی وسیلۀ درآوردن: کلنگ، فورسپس، پنس، انبردست، کلبت
قرضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، استقراضی، رهنی، کرایهای، عاریه، عاریتی، قرضگرفتهشده، موقتی، پیشکی در رهن نسیه، پرداختنی اعتباری، تسهیلاتی مقروض ◄ وامدار▼
تجربهگراییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود گرایی، عرف، آزمون وخطا، تیر[ی] درتاریکی، عمل مطابق عرف استقرا، فلسفه
تنظیمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم نظیم، ساماندهی، آرایش، تعدیل، انتظام، ترتیب آرایش، صفآرایی، استقرار گردآوری، تدوین، اجتماع، سازماندهی، تجدید سازمان، بهبود تمرکز، اداره، مدیریت بر
خریدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ید، خریداری، ابتیاع، مناقصه، شرکت درمزایده، خرید اقساطی، استقراض فدیه
تأمین مالیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی الی، مالیه، کنترل مالی، بازار پول، نرخ ارز، استقراض بانکمرکزی، بیتالمال، خزانهداری پشتوانه، پشتوانۀ پولی