استدلالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ال، تعقل، حجت آوردن، اثبات، حجت، برهان، استنتاج، قیاس، منطق، تعمیم اقامۀ دلیل (حجت) ادراک، شم تأیید، اثبات تعقل، تأمل، تفکر، اندیشیدن، است
استدلال کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال کردن، اثبات کردن، حجتآوردن، دلیل آوردن، بحث کردن▼، اندیشیدن
استقلالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام دی عمل، آزادیانتخاب، استقلال رأی، حق تعیین سرنوشت، خودمختاری، خودکفایی، جدایی، خودگردانی، عدم تمرکز، نرمش
خطافرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ا، اشتباه▼، غلط، نادرستی، سقم، ناصوابی، خلاف باطل، بطالت، امرمحال ناواقع بودن، نابودی، عدم دوری ازحقیقت، انحراف خطای منطقی، تناقض، تناقض در
تشخیصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال خیص، استنتاج، نتیجهگیری، برداشت، قضاوت، تمیز، قوۀ تمیز تشخیص غلط، عدم تمیز، عدم تشخیص قیاس، استدلال رأی ملت، رأی عام، نظرخواهی، همهپرسی،
تشخیص دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال دادن، نتیجهگیری کردن، تمیز دادن، نتیجهگرفتن، قضاوت کردن، برداشت کردن، استنباط کردن، دریافتن، دانستن، یافتن، دیدن انتخاب کردن قضاوت کردن د
استدلالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ال، تعقل، حجت آوردن، اثبات، حجت، برهان، استنتاج، قیاس، منطق، تعمیم اقامۀ دلیل (حجت) ادراک، شم تأیید، اثبات تعقل، تأمل، تفکر، اندیشیدن، است
استدلال کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال کردن، اثبات کردن، حجتآوردن، دلیل آوردن، بحث کردن▼، اندیشیدن