خارج از زمان خود بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] خارج از زمان خود بودن، زمان-ناسازگاری، عدم انطباق تاریخی نابههنجاری تاریخی، اشتباه تاریخی دیرجنبیدن، تأخیر، زود رسیدن، تعجیل رسم منسوخ، امر منسوخ
خارج از زناشوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ز زناشویی، نامشروع، هموسکسوال، غیرطبیعی، بیوفا محصنه اواخواهر، مخنث
حق را گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات تن، عزل کردن، محروم کردن، از حقوق مدنی محروم کردن، لغو کردن، قدغن کردن، گرفتن، غیرقانونی کردن
بدگوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات افترا▼، غیبت، سعایت، رسواسازی، کاستن ازشأن دیگری، لجنپراکنی، ایجاد رسوایی، آبروریزی، کولیبازی، جاروجنجال، قشقرق [ شایعه، صدایناهنجار 411] انتق
خارج از زمان خود بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] خارج از زمان خود بودن، زمان-ناسازگاری، عدم انطباق تاریخی نابههنجاری تاریخی، اشتباه تاریخی دیرجنبیدن، تأخیر، زود رسیدن، تعجیل رسم منسوخ، امر منسوخ