ازپی آمدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ی آمدن، ازپی هم آمدن، عقبهم رفتن، دنبال کردن، نزدیک بودن، جایگزین شدن، پشتهم آمدن، متناوببودن
آتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان آتی، آینده، بعدی، آتیه مقرر، طبق برنامه، منتظره، موعود، مقدر، ازپیش تعیینشده، جبری قریبالوقوع، درراه، درشرف (وقوع) نزدیک، احتمالی، بالقوه، ممکن، م
آبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی، فیلی، سرمهای، آسمانی، فیروزهای، آبی نفتی، کبود، ارغوانی، نیلگون، ازرق، لاجوردی، اطلسی
خارج از زمان خود بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] خارج از زمان خود بودن، زمان-ناسازگاری، عدم انطباق تاریخی نابههنجاری تاریخی، اشتباه تاریخی دیرجنبیدن، تأخیر، زود رسیدن، تعجیل رسم منسوخ، امر منسوخ
خرابکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی طرناک، آتشبیار، مار درآستین، خصم، دشمن، آنارشیست، تروریست، برانداز، آشوبگر، گانگستر، جانی، متخلف
گیاه سمیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی شوکران، بلادن، قارچ، هلاهل، آذاراقی، آدونیس، ... موجود سمدار، مار، عقرب، رطیل
سایر ورزشهافرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی رزشها، پرورش اندام، بدنسازی، بادیبیلدینگ، بادیشیپر وزنهبرداری:اسکات، یکضرب، دوضرب، وزنه، هالتر شمشیربازی، بولینگ، پاتیناژ، اسکی، آلپاین
تیرهسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ازی، کسوف، خاموشی، ناپدیدی، غروب افول، زوال، تیرهشدن آفتابزدگی، برنزه شدن تیرگی روابط، کدورت ◄ دشمنی خورشیدگرفتگی، آفتابگرفتگی، گرفتِ جزئی، قد
شستشوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ازی، خانهتکانینوروز، گردگیری، چرکزدایی، گندزدایی، باد گرفتن، جاروکشی، جاروپارو، رُفتورو تطهیر، غسل، تغسیل، تصفیه، پالایش تنقیه استریل کردن