ناراحتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی آزردگی، اذیت، صدمه، تصدیع، تغیر، لعن عصبانیت، بدخلقی، ترش رویی، بداخلاقی، ناسازگاری صدمه، آسیب، جراحت، زخم
رنجشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی یدگی، آزردگی، دلتنگی، دلخوری، کدورت، تکدّر، ناراحتی، ناسازگاری، اصطکاک، برودت، غبار، تیرگی، عدم رضایت تغیّر، اوقات تلخی، ترشرویی، نفرت،
شیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی آخرین مد، موافق سبکروز دزنفکته، آلافرنگ عامهپسند خوشنما، تشریفاتی (رسمی)
نبردفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) وه، جدال، پیکار، نبرد، مصاف، بخشی ازجنگ زدوخورد، درگیری، ستیز گیرودار، جبهه، خطمقدم، صحنۀ جنگ، تئاتر، کارزار، میدان جنگ مانور،
عدمرضایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی رضایت، نارضایتی، گلهمندی، شکایت، شِکوه، گلهگزاری، ناخوشنودی، انتقاد آزردگی، ناراحتی، رنجش، رنج، غم، نامرادی ناله، گلایه، گله