بخشندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ده، بخشاینده، بخشایشگر، آمرزگار، کریم، منان، رحمان، رحیم، صبور رحیم، رئوف، رحمدل، دلسوز جوانمرد واهب، وهاب ارحمالراحمین، عیبپوش، صفات
زحمت دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی احم شدن، گرفتارکردن، دچار کردن، دردسر دادن، آشفتن، کلافه کردن، مصدع شدن، آویزان کسی بودن(شدن)، بارِ دوش کسی بودن، سربار دیگری بودن، تحمیل شد