ماشینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مکانیسم، دستگاه، موتور، اتوماسیون وسیله نقلیه اتومبیل فرقون، دوچرخه اهرم، دنده، قرقره، درام، سطح شیبدار، بازو جرثقیل، جرثقیل زنجیری پمپ، تلمب
سفر كردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] سفر كردن، مسافرت كردن، رفتن آمادۀ سفر شدن، رخت سفر كشیدن، بار بستن، بار سفر بستن، بهراه افتادن، سوار شدن، پا درركاب نهادن، عازم شدن اتواستاپ زدن
علم مکانیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ک، مهندسی، مکانیک، کنترلاتوماتیک، اتومکانیک، استاتیک، ارگونومی، الکترومکانیک ایستایی فنآوری، تکنولوژی، اتوماسیون، مکانیزاسیون، ماشینیزم