ادویهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ک، فلفل، سیر، دارچین، زیره، وانیل، هل، زرشک، زردچوبه، زعفران، زنجبیل، کاری، خردل آویشن، کاکوتی، اورگانو، رازیانه، بادیانرومی، انیسون، سبزی خوردن
ادارهکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه رهکردن، گرداندن معامله کردن، برخورد کردن، دست زدن، اجراکردن، انجام دادن
ادارهکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه کننده، راهبر، گرداننده، ناظر، آمر، امر کننده، فرماندهنده، مدیر، مقتدر، مستبد، حاکم راننده
مدیریتکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه مدیریتکردن، اداره کردن، راندن، نظارت کردن نفوذ داشتن، تأثیر داشتن، مراقبت کردن، چرخاندن، حکمرانی کردن
افزودنیهای غذاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت های غذایی، روغن، ادویه، چاشنی، ترشی، سس ادویهجات: نمک، فلفل، دارچین، زیره، زردچوبه، هل، لیموعمانی، سماق، ادویه لیته، تُرشی چاشنی، کچاپ، سس سالاد، س
برگمارندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ه، منصوبکننده، ادارهکننده، مدیر، رئیس، حکمران، ارباب کارفرما، تولیدکننده
تنظیمکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم کننده، نظمدهنده، ترتیبدهنده، ناظم، نسقبند رئیس، مدیر ادارهکننده مبصر ناظم کل، خدا ناظمه عهدهدار نظم، انتظامی
پُرمزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی رمزه، خوشمزه، شور، خوشنمک، پُراز ادویه، تُند، تیز [مزه] آبدار بیمزه